سیرک قسمت اول
هرروزفائزه قاضی الحاجات واردسیرک میشدوشعبده بازی مینمودوهزارجورتردستی انجام میدادبیشترعلاقه داشت سرش راداخل دهان شیرهایی که باشلاق رامشان کرده بودنمایدوبیرون بیاوردوهمه اوراتحسین کنند.فائزه قاضی الحاجات درظلمات به تن فروشی هم میپرداخت ودرآمدراخرج کمک به زلزله زده های کشورهای مختلف میکرد.چون سیرک اودرکشورهای مختلف وشهرهای مختلف برپامیشدجهت افزایش آبروبه پول ناشی ازتن فروشی خودبه چشم پول خیرنگاه نمینمودوآن رادورمیریخت تاآنجاکه مطمئن شودهمه فکرکننداوانسان خیرخواهی هست.اوهیچگاه دوست نداشت آشکارااقدام خودراانجام دهددرنتیجه به جرج که مسئول صندوق قرض الحسنه اوبوداین اختیاررامیدادکه بایک اشاره سمت صفحه لمسی موبایل خودپول راواریزوبرداشت کند.صندوق فائزه وجرج یک صندوق خانوادگی بود.گرچه محوریت آن وام بلندمدتی بودکه موجب شودکارخانجات تولیدی چرخشان بچرخد.این درآمدحاصل پول سیرک وعشق بازی های شبانه اوبود.
قاضی شهرنیویورک ازاوبسیارراضی بودوتاسعی میکردنداوراواداربه حبس کنندفوری اوراآزادمیکردومیگفت بنابه ماده فلان که درخصوص آزادی بانوان وتساوی حقوق بشرآمده است فائزه قاضی الحاجات بی گناه هست.این رادرحالی میگفت که یک کلاه گیس سفیدزنانه برسرداشت.
- ۹۷/۱۰/۰۲