برخورددوگانه دونالدترامپ قسمت اول

نانسی پلوسی درراهروهای کاخ سفیدعادت به غیبت کردن داشت این اتفاقات دونالدراناراحت مینمود.همیشه زمانی که نانسی پلوسی سرش پایین بودبه دوستانش میگفت خانم هاجنبه معاشرت کردن بامن راندارن.نانسی پلوسی برایش گویی اهمیت خاصی داشت حتی سفرکردن نانسی پلوسی هم برایش مهم بود.

نانسی وقتی خبردارشدکه دونالدمیگویدخانم هاجنبه معاشرت کردن بامن ندارن نزداورفت درحالیکه دونالدداشت کتاب جنایی اقتصادی سیاسی میخواندواصلاحواسش به اونبودازاوسوال کردبعدازیک سلام وعلیک ساده وسردکه آیادلش میخواهدباخانم هاحال کند.دونالدمتوجه شدکه فضای مجازی زندگی اورادرخطرانداخته وبایدکناربکشد.درچندقدمی اوملانیا

بودودرکنارش نانسی پلوسی بخاطرکشورش بایستی میگفت این حرف رانزده درحالی که مداوم میگفت خانم هاجنبه ندارن مداوم میگفت خانم هاافتخارایالات متحده هستن وجنبه دارن.پس سرخودرابالاگرفت راست راست درروی نانسی پلوسی دروغ گفت.

نانسی نمیفهمیدهنوزکه ازنظردونالدخانم هاجنبه دارن یاندارن واینکه افتخارملت ایالات متحده هستن یانیستن چون درکنارکلمات بودن وهستن همیشه کلمات نبودن ونیستن ودرکنارعبارت من گفتم عبارت من نگفتم بارفتاربدنی که میگفت من گفتم استفاده میشد.

ماننداین بودکه فردی جایی پنهان شودوفرددیگری که آنجاهست بگویدمن نمیگم فلانی پشت آن صخره پنهان شده.

ازاین دست رفتارهادرکاخ سفیدزیادبوددرعین حال که عیدنوروزرابه ایرانیان تبریک میگفتنددرعین حال ایرانیان راتحریم میکردندوچپاول مینمودندوتمام کاسه کوزه های حاصل ازجنگ های دیوانه وارراسرایرانیان خردمیکردند.

دلایل دونالدترامپ درسیاست واقتصادایالات متحده جلداول قسمت اول

ثبات اقتصادی وسیاسی باصادرات بوجودمیامددرکنارآن واردات ضربه به اقتصادایالات متحده میزدوموجب چرخیدن چرخ دلال هابود.

دونالدهمیشه دنبال حوزه اقتصادی جدیدی بود.دلش میخواست ایالات متحده بصورت کامل همچون بازی کلش آف کلنزداخل یک حصارباشد.ازدرون اقتصادایالات متحده رامیخواست نوسازی کندنه ازبیرون.نوسازی ایالات متحده باحصارصرف نظرازهزینه ساخت وسازموجب استفاده بیش ازحدازمنابع طبیعی ایالات متحده بود.همان منابع محدودبسرعت ساخت وسازهانامحدودمیشد.ازاین جهت میخواست کمتردرایالات متحده مهاجرین واردشوند.مهاجرینی که حاصل جنگ افروزی هابودندوخانه کاشانه خودراازدست داده بودندهرچه تعدادشان بیشترمیشدمنابع محدودبه سرعت بیشتری کم میشدند.اگربرج سازی هم میکردوطبقات رابیشترمینمودبازسنگینی ساختمان هادریک منطقه موجب فعال شدن گسل هایی میشدکه سابقه زلزله کمی داشتند.

دونالدمتحیربودونه گفتن به جنگ افروزی راعاقلانه میدید.امااین نه گفتن رابشکل بدی شروع کرده بودبجای محترمانه نه گفتن میگفت خطاب به مهاجرین که آنهاحیوان هستند.درواقع میخواست بصورت کامل واردخاک ایالات متحده نشوند.

درطی جنگ های متداول ایالات متحده سنگینی ساختمان هادریک نقطه معنای آژیرخطرراداشت جایی که سنگین ترنسبت به جایی دیگرباشدمسیررشداقتصادی راتغییرمیداد.

عمه نحس قسمت اول

لباس قرمزرامیپوشیدوشروع به انقلاب رفتاری وفرهنگی درخانه میکرد.مهدی ازدست اوخسته شده بود.فرزندش که به اوبابامیگفت ازعمه فائزه متنفربودوازاوفرامیکرد.عمه فائزه دورازچشم مهدی برادرزاده خودرافلک میکرد.

نقص مغزی عمه فائزه که درکودکی توسط برادرش مهدی باضربه مشت به سروهمچنین کتک کاری بامهدی تبدیل به اختلال اعصاب وروان شده بودنمیگذاشت که فرزندمهدی آسایش داشته باشد.

بازجویی درپاریس قسمت اول

هرروزاغتشاش وخونریزی درپاریس رخ میداد.افرادزیادی عمدافردی رامیکشتندودرعین حال مقتولین دررسانه هانادیده گرفته میشدند.خانواده هاباتهدیدقاتلین مواجه بودند.

بودجه قاتلین ازطریق مافیای دست فروش هاتامین میشد.این دست فروش هادرهرجامیتوانستندماده مخدررابفروشند.ماننداین بودکه داخل لوله خودکارهروئین بریزندوجلوی دوربین های مداربسته بفروشندیااینکه آزادانه دوربین های مداربسته رابااسپری رنگ پاش کورکنند.

درکل تلافی جویی افرادبرای درآمدخودمنجربه قتل زنجیره ای وفرهنگی خاص شده بود.زنان درکوچه های تاریک ربوده میشدندودرمخفی گاه دست فروش هااتفاقی عجیب مانندکشیدن اعضابدن انسان وفروش اعضابدن رخ میداد.گاهی سگ هادرحال خوردن قلب انسان بودند.این سگ های گران قیمت متعلق به قاتلین زبده بودند.

بازرسی درشرایطی صورت میگرفت که افرادوکیل نداشتنداگرداشتنددرانتهاجایشان زندان بود.مادران ودختران دچارآسیب های اجتماعی فراوان ازدست قاتلین زبده بودندوروزبروزراه زندگی برآنهاتنگ ترمیشد.درعین حال دولت فرانسه به تامین بودجه داعشی های داخل وخارج فرانسه فکرمیکرد.درآمدشگفت انگیزداعش برای دولت فرانسه مهم بود.

امنیت مالی قسمت اول

افرادسرمایه خودرادربانکی میگذاشتندکه درنرم افزارآپ یاآسان پرداخت صندوق بادرآمدثابت داشته باشند.دلایل زیادی وجودداشت یکی ازاین دلیل ممتازبودن سهام آسان پرداخت وقیمت بالای هزارتومان سهام این نهادبود.این درحالی بودکه درکشورهای دارای امنیت سرمایه گذاری که بانک مرکزی ضامن بانک هابود.بصورت متداول درسیستم موبایلبانک افرادباخدمت صندوق سرمایه گذاری بادرآمدثابت وخریدوفروش سهام وپرداخت قبوض وانتقال وجه وغیره مواجه بودند.

ازنظراقتصاددانان بانک هایی که درخدمات موبایلبانک خودصندوق درآمدثابت نداشتندنامعتبرودانش نرم افزاری وهزارمزیت بانکداری الکترونیک رابه مشتری نمیچشاندندواسطه گران اختلاسگران وقاچاقچیان موادمخدرمحسوب میشدند.

FATFبه این موردبیش ازمواردیگراهمیت میدادازنظرFATFبانک هامیبایست بصورت کاملارایگان خدمات مبتنی بربانکداری الکترونیک رابصورت کاملایکپارچه وبدون دخل وتصرف دراموال به افراداهدامیکردند.

همچنان بانکدار هانمیدانستندباافرادی که برپیشانی آنهااسلحه میگذارندچه کارکنند.

سربازان شیطان بزرگ قسمت اول

کشمکش های سیاسی اقتصادی همیشه خوراک کتاب های سیاسی اقتصادی وفیلم های غرض ورزانه جهت تبیین مسیری که منجربه شکوفاشدن یک حوزه خاص که عموماحوزه نظم دهنده سیستم های نظامی اقتصادی ومغزهای برتررادربرمیگرفت مترادف باآشوب وخونریزی ملل بود.

سیاست درگیرکننده مکیدن پول وطمع وحرص باعث اتفاقاتی خاص درپشت پرده اقتصادهای درحال رشدونوظهورمیشد.ازجمله این اتفاقات عدم امنیت منطقه ای وبین المللی بود.مقامات پلیس تک به تک نمیتوانستندجلوی هیچ چیزی رابگیرندخصوصااگرعرف وفرهنگ وقانون میشددراقتصادیک منطقه تلاطمات عبثی رابوجودمیاورد.

نظام سرمایه داری هروقت بامشکل کمبودعرضه وافزایش تقاضادردنیامواجه میشدسیستمی رابوجودمیاوردکه درآن سیستم بیشتربخش تقاضاکشته شود.کاخ کرملین دچارمرگ ناشی ازاین سیستم کذایی بود.سیستمی که برپایه ایجادتعادل درعرضه وتقاضابناشده بود.سیستمی که میگفت خودروی لوکس قاچاق بایددردستگاه پرس نابودشود.

سیرک قسمت اول

هرروزفائزه قاضی الحاجات واردسیرک میشدوشعبده بازی مینمودوهزارجورتردستی انجام میدادبیشترعلاقه داشت سرش راداخل دهان شیرهایی که باشلاق رامشان کرده بودنمایدوبیرون بیاوردوهمه اوراتحسین کنند.فائزه قاضی الحاجات درظلمات به تن فروشی هم میپرداخت ودرآمدراخرج کمک به زلزله زده های کشورهای مختلف میکرد.چون سیرک اودرکشورهای مختلف وشهرهای مختلف برپامیشدجهت افزایش آبروبه پول ناشی ازتن فروشی خودبه چشم پول خیرنگاه نمینمودوآن رادورمیریخت تاآنجاکه مطمئن شودهمه فکرکننداوانسان خیرخواهی هست.اوهیچگاه دوست نداشت آشکارااقدام خودراانجام دهددرنتیجه به جرج که مسئول صندوق قرض الحسنه اوبوداین اختیاررامیدادکه بایک اشاره سمت صفحه لمسی موبایل خودپول راواریزوبرداشت کند.صندوق فائزه وجرج یک صندوق خانوادگی بود.گرچه محوریت آن وام بلندمدتی بودکه موجب شودکارخانجات تولیدی چرخشان بچرخد.این درآمدحاصل پول سیرک وعشق بازی های شبانه اوبود.

قاضی شهرنیویورک ازاوبسیارراضی بودوتاسعی میکردنداوراواداربه حبس کنندفوری اوراآزادمیکردومیگفت بنابه ماده فلان که درخصوص آزادی بانوان وتساوی حقوق بشرآمده است فائزه قاضی الحاجات بی گناه هست.این رادرحالی میگفت که یک کلاه گیس سفیدزنانه برسرداشت.