سایه شیطان قسمت اول
انسان به امرخداآفریده شده بوددرقبیله شیطان وجن تفرقه بوجودآمده بودآیاانسان توان حل تمام مشکلات کائنات رادارداگرهیچ مشکلی راحل نکندومشکلات جدیدتری رابوجودبیاوردآنگاه حکم صاحب کائنات چه خواهدبود.صاحب کائنات که مقتدروداناوجهان آفرین بودگفت من ازروح خوددرگل خشکیده تندیس انسان دمیده ام وبایدمطیع این مجسمه گلی وروح دمیده شده درآن باشیداومیتواندخوب وبدوزشت وزیباباشدقدرت واختیاراودرحدی هست که اگربدشوداوراهیزم جهان جهنمیان میکنم.شیطان گفت چه خوب شدصاحب کائنات تنوع طلبی راپیشه خلایق خودنموده ومن بسیارازاین تنوع طلبی بهره خواهم بردوبهره خواهم گرفت.صاحب کیهان وجهان ماده وغیرماده روبه دنیای جن وشیطان گفت ازآنجاکه دریک اکوسیستم توان سازش نداریدشماراازچشم یکدیگرنامرئی میکنم.
دنیای ماده وغیرماده دریک فوران زیست ژنتیکی قرارگرفت وهمه این فوران زیست ژنتیکی موجب شدچشمان انسان وجن وشیطان توان دیدن هررنگی رانداشته باشند.
دنیای ماده وغیرماده درعالم خواب یکی میشدوقتی دنیامیمرددرواقع خوابیده بودیعنی ماده وغیرماده دربستریکسان درون یک سیاهچاله بزرگ حل شده بودندوبعدازگذرزمان سیاه چاله انرژی دنیای ماده وغیرماده راآزادمینمودوجهان دیگری بوجودمیامد.
صاحب کائنات میدانست درانتهامجبورخواهدشدحکم مرگ قبیله شیطان وجن رابادنیای مشترک وعده داده شده امضاکنددنیایی مشترک که درآن موجودی ازجنس آب که روحش رادرآن دمیده بودبرترین ماده وعنصرمیشدلای تمام عناصرهستی تنهاعنصرآب بودکه روحش رادرآن دخیل نکرده بودمگردرحوادثی همچون شکافتن رودنیل.
دنیاروزبروزباوحشیگری افرادبرسررزق وعبادت نکردن سمت نفرین صاحب کائنات میرفت.هزاران انسان کشته میشدندتاوسوسه شیطان انجام شود.
